باهم رفتیم آشپرخونه زورخونه و دیزی نذری پختیم! بعد سر یه سفره کنار محمد و سعید نشستیم و دیزی نذری عید غدیر خوردیم. البته اگر کسی هم قصد داشت عیدغدیر رو خودش به اطرافیانش دیزی نذری بده، اومد و بهش ظرفهای دیزی رو رسوندیم تا خودش آبگوشت خانگی شو رو بپزه و بین اطرافیان توزیع کنه. خلاصه امروز به نام روز قشنگ دیزی پزونمون ثبت شد.